سبک زندگی (به انگلیسی: Life Style) (به عربی: السنّة) برای توصیف شرایط زندگی انسان استفاده میشود. این عبارت پس از آنکه توسط مسلمانان از روش زندگی پیامبرشان، یکی از چهار مرجعِ یافتن حکم خدا و رسولش -در کنار قرآن و عقل و إجماعِ علما- برگزیده شد، اخیرا توسط آلفرد آدلر در سال ۱۹۲۹ در غرب بازیابی واژهای گردید. سبکهای زندگی مجموعهای از طرز تلقیها، ارزشها، شیوههای رفتار، حالتها و سلیقهها در هر چیزی را در برمیگیرد. موسیقی عامه، تلویزیون، آگهیها همه و همه تصورها و تصویرهایی بالقوه از سبک زندگی فراهم میکنند. سبک زندگی فرد، اجزای رفتار شخصی او نیست، لذا غیر معمول نیستند. بیشتر مردم معتقدند که باید سبک زندگیشان را آزادانه انتخاب کنند. ساموئل هانتینگتون در کتاب «چالشهای هویت در آمریکا» موفقیت نظام ی آمریکا را در هویتسازی علیرغم حضور افراد متعدد خارجی با رسوم، اعتقادات و فرهنگهای متفاوت و بعضاً متضاد با تمامی جهان خاکی و در یک کلمه «آمریکایی کردن» (Americanization) آنها میداند. وی معتقد است که تداوم جامعهٔ آمریکا در پرتو فرآیند آمریکاییکردن ممکن میشود؛ با این استراتژی که در مدل مرکز-پیرامون یا شمال-جنوب و برای افزایش حداکثری عمق استراتژیک آمریکا باید وارد زندگی پیرامونیها و جنوبیها نیز بشود. در بیشتر مواقع مجموعه عناصر سبک زندگی در یکجا جمع میشوند و افراد در یک سبک زندگی مشترک میشوند. به نوعی گروههای اجتماعی اغلب مالک یک نوع سبک زندگی شده و یک سبک خاص را تشکیل میدهند. سبکی شدن زندگی با شکل گیری فرهنگ مردم رابطه نزدیک دارد. مثلا میتوان شناخت لازم از افراد جامعه را از سبک زندگی افراد آن جامعه بدست آورد. در مطالعه جنبههای مختلف زندگی میتوان به سه سطح مختلف و در عین حال مرتبط اشاره کرد، که کاملا با سبک زندگی در ارتباط هستند: سطح ساختاری ، سطح موقعیتی ، سطح فردی
درباره این سایت